جودیت آلبرشت

جودیت آلبرشت در آلمان و خارج از کشور به عنوان یک انسان شناس اجتماعی و فیلمساز مستند کار می کند. وی برای کارهای میدانی و پروژه های سینمایی خود مدت طولانی را در ایران، تانزانیا و مالاوی گذراند. او پس از انقلاب لیبی شروع به کار با جنبش زنان لیبی در بنغازی کرد. محوریت موضوعی کار وی جنسیت و مذهب، جنبش های اجتماعی، درگیری، خشونت و حافظه است. بنیانگذار پروژه “آلمانی

نحوه برخورد با کودکان یک نئونازی،

جودیت آلبرشت، آلمان قصه گو لنا تووریت، روسیه تصویرگر نحوه برخورد با کودکان یک نئونازی، ۲۰۱۹ نشانگرهای دائمی جودیت آلبرشت جودیت آلبرشت در آلمان و خارج از کشور به عنوان یک انسان شناس اجتماعی و فیلمساز مستند کار می کند.وی برای کارهای میدانی و پروژه های سینمایی خود مدت طولانی را در ایران، تانزانیا و مالاوی گذراند.او پس از انقلاب لیبی شروع به کار با جنبش زنان لیبی در بنغازی

داستان سنگِ فیلسوف

پینار اُوزتمیز، ترکیه قصه گو تاتیانا رِتِر ، روسیه / آلمان تصویرگر داستان سنگِ فیلسوف ، 2019 اکریلیک روی بوم تاتیانا رِتِر تاتیانا رِتِر در سال 1985 در شهر بارناول، در سیبریِ روسیه متولد شد. وی در حالِ حاضر در برلین (آلمان) زندگی می کند. تاتیانا تحصیلاتی تخصصی دارد و به عنوان یک طراح و هنرمند مشغول به کار است. وی در نمایشگاه های سالانه شهرداری، منطقه ای، گروهی و

خاطراتی از قطارهای ارواح و ایستگاه های ارواح در برلین شرقی و غربی سابق

آنیا وِرنر و سارا فیچنر (متن و داستان) اعظم آقالویی و حسن توکلی (تصویرسازی و انیمیشن) سفر زیر زمینِ برلینِ تقسیم شده با قطارِ زیرزمینی چه حسی داشت؟ یا عبور از ایستگاه های کم نور ومتروک شبیه مکانهای ساخت و ساز که قطارها دیگر آنجا توقف نمی کنند. شنیدن  صدایِ غُرشِ همان قطارها هنگامِ عبور از زیر زمین برلینِ شرقی، بدون اینکه بتوان به این قطارها رسید یا سوارشان شد چه حسی داشت؟

طرح های شاد بکشید

در طول ماههای کم و بیش تنهاو منزویِ گذشته، مینا و فرشید یک کانال یوتیوب بنامِ ” طرح های شاد بکشید” را راه اندازی کردند و در آن ویدئوهای آموزش نقاشی ساده منتشر کردند. فرانسیسکا کنجکاو بود که در مورد مفهومِ این نقاشی ها اطلاعاتِ بیشتری کسب کند و با آنها تماس گرفت. متنِ پیشِ رو خلاصه ای از گفتگوی آنها است.

رسیدن

ویدئویی برای راهنماییِ تازه واردان به آلمان – به ویژه ایرانیان.  اثرِ: اعظم آقالویی آغمیونی  زمانِ ورود به آلمان، مسائل كوچكی وجود دارد كه تازه واردان به آلمان با آن روبرو می شوند، که اغلب از نگاه دیگران مغفول می مانند. آگاهی از این چیزهای کوچک می تواند به اسکان و تلفیق راحت تر و سریعتر مهاجرین کمک کند. پروژه ای برای درس دیزاینِ کاربر-محور در دانشگاه HMKW برلین

دیوار برلین فرو ریخت – و من بوی کیک را احساس کردم.

سارا فیچنر Illustration Ashbee Wong وقتی دیوار برلین فروریخته شد من 10 ساله بودم. دیواری که زادگاه من را به دو بخش جدا از هم تقسیم کرده بود و “جزیره ای” مصنوعی در غرب برلین بوجود آورده بود. خوب خاطرم هست که در تاریخ 10 نوامبر 1989 به همراه پدر و مادر، بهترین دوستم سوسی و برادرهای مان ، رفتیم بالای دیوار. میترسیدم پایین بیفتم. ارتفاع خیلی زیادی بود اما

برلین در غالب یک فرد

در نوامبر سال ۲۰۱۶  سفری یک‌هفته‌ای به برلین داشتم. به دیدار دوستانم در برلین آمده بودم و همزمان تلاش می‌کردم برلین را بشناسم.از آنجایی که تجربه‌ی سفرهای قبلی‌ام عمدتاٌ به شهرهای جنوب اروپا محدود بود باعث شد که فضاهای وسیع و لخت شهری برلین و کوتاهی سقف آسمانش مرا مسحور و شگفت‌زده کند.دلم

روی نیمکت

بدو احمد بدو!به کلاس زبان آلمانی دیر میرسی. شش دقیقه بیشتر به آمدن قطار نمانده.  برای معلم جدید چه بهانه‌ای بیاورم؟ می‌خواستم متقاعدش کنم که شاگرد زرنگه‌ی کلاس من هستم. حالا حتماً خیال می‌کند یکی از آن “مهاجر”های تنبلم.” تاخیر من را ببخشید لطفا؟” به آلمانی چه می‌شود؟ آخیش! در کلاس بسته است. امروز

شهر من: برلین

شهر من: برلین این مقاله حاصل یک همکاری مشترک است و در بهار سال 2016 نگارش شده و می‌تواند به مثابه نمونه‌ای از “رویارویی” دیده شود که پس از ورود خیل عظیم پناهجویان به برلین به وجود آمد. تجربه‌ی شما از “رویارویی” چیست؟ این رویارویی چه تاثیری بر شکل‌گیری “برلین شما” داشته؟ برلین و سودای ماندن نویسنده: سارا فیشتنر با همکاری حسام طعمة السعدي، روعة عزيزي، علاء علي و سارا